یاد یه شعری افتادم که میگه:
یه توپ دارم قلقلیه سرخو سفیدو آبیه،میزنم زمین هوا میره، نمیدونی تا کجا میره
بعد تا اینجاش بچه کلی ذوق مرگ میشه که یهو شاعره کصافط در میاد می گه:
من این توپو نداشتم :|
ینی کلا گند میزنه به رویای بچه :|
خو چرا با احساسات بچه بازی میکنی؟مگه مرض داری عاخه ؟!! :|